معمولاً مؤسسات بودجههای هنگفتی را برای ایجاد یک تصویر مثبت و با ارزش از برند و محصولات خود نزد مشتریان هزینه میکنند. آنها از روشهاِی مختلف سنّتی تبلیغات و بازارگرمی و بازاریابی استفاده میکنند. اما برگشت این هزینهها به چه صورت است و چقدر در افزایش سود و فروش شرکت مؤثر است؟ آیا راه بهتری برای این کار وجود دارد؟
امروزه با توسعه و افزایش محیطهای ارتباط مجازی از قبیل انواع شبکههای اجتماعی، وبلاگها و انجمنهای گفتگو، راهی تازه برای برقراری ارتباط مؤثرتر و سریعتر با مشتریان بالقوه و بالفعل سازمانها ایجاد شده است.
شاید روزی روزگاری توزیع بروشور و درج آگهی در مجلات و روزنامهها و سپس تبلیغات در رادیو و تلویزیون خوب بوده و هنوز نیز است؛ اما مطالعات نشان داده است در جاهایی که ارتباط دوسویه بین مشتری و سازمان ایجاد میشود، و امکان ارایه بازخور برای مشتریان وجود دارد، اعتماد بیشتری برای مشتریان ایجاد شده و رغبت برای خرید کالا بیشتر است.
از سویی ارتباطات کلامی رو در رو یا صدا به صدا در مقابل ارتباطات آنلاین نیز از اعتمادبخشی بیشتری برخوردار هستند.
پس چه بهتر که در کنار روشهای معمول بازاریابی سنتی (آگهی روزنامهای یا تلویزیونی)، یک فضای مجازی دوسویه (مثل بلاگ یا صفحه اینستاگرام) نیز ایجاد کنیم و در آن نه تنها به معرفی و تبلیغ کلی برند خود بپردازیم بلکه با حالتی خودمانیتر، مزایا و ویژگیهای ملموستری از کالا و خدمت خود را معرفی کنیم. فرصتی ایجاد کنیم تا مشتریان، بازخور خود را (چه مثبت و چه منفی) مطرح کنند.
بررسیها نشان داده است که مشتریان حاضرند ۱۵% بیشتر برای خرید یک کالا و خدمت هزینه کنند، به شرطی که سرویس خدمات مشتریان خوبی برای آنها فراهم باشد.
ترجمه و بازنویسی: حسین شادمهر