قبل از هر چیز باید بدانیم بازاریابی، ویزیتوری نیست، فروش نیست، مذاکره نیست، تبلیغات نیست، قیمتگذاری و خیلی چیزهای دیگر نیست، بلکه بازاریابی مجموعهای بزرگ از فعالیتهای کلیدی و استراتژیک در یک سازمان است که همه این بخشها را در برمیگیرد ولی هیچکدام بهتنهایی بازاریابی را تعریف نمیکند.
بازاریابی میگوید چه چیزی را، در چه بازاری، به چه کسانی، با چه شرایطی، به چه منظوری، در چه زمانی، و از چه روشی به مخاطب معرفی کرده تا چه نیازی را در او شناسایی و آشکار کرده و او را در مسیر رفع نیاز شناساییشده یاری نموده و به شکل صحیحی هدایت کنیم.
در مقابل، فعالیت فروش با بهرهگیری از خروجی فعالیتهای صورت گرفته در بازاریابی و دستاوردهای آن و بهکارگیری تکنیکهای تخصصی، در پی پیادهسازی تاکتیکها و دستیابی به اهداف تعریفشده است.
فروش به ما میآموزد چه بگوییم، چگونه بگوییم، به چه کسی بگوییم، چگونه نگرانی مشتری را برطرف کنیم و مسائلی نظیر آن را مطرح میکند. به همین دلیل بازاریابی را فعالیتی استراتژیک و فروش را فعالیتی تاکتیکی میدانند.
با دانستن این مطلب درمییابیم که فروش یکی از فعالیتهای زیرمجموعه بازاریابی است و حداقل تأثیر این دانش در نامگذاری واحد مربوطه، خود را نشان میدهد، واحدی که “بازاریابی و فروش” نام میگیرد نه “فروش و بازاریابی”.
واژهها همانقدر که راهگشا هستند، میتوانند گمراهکننده باشند اگر به معنای آنها توجه نکنیم.
نوشته: آرش شارقی