این روزها پروژههای بسیار زیادی در حوزههای مختلف CRM در سازمانها اجرا میشوند. بهعنوان مثال، پروژههایی مانند اتوماسیون فروش، راهاندازی مرکز تماس، بازاریابی دیجیتال، برنامههای وفادارسازی مشتری، طراحی سیستمهای پیشنهاد دهنده و… از این دسته میباشند.
قطعاً اگر یک سازمان بتواند به صورت همزمان بر روی تمامی این ابزارها و استراتژیها سرمایهگذاری کند، خیلی عالی خواهد بود. مسئله مهم در انتخاب راهکارهای استقرار CRM اینجاست که منابع سازمان، ازجمله بودجه و منابع انسانی محدود است و باید از بین تمامی راهکارها، یک یا تعداد محدودی گزینه انتخاب شود.
اگر شما هم در سازمانتان درگیر استقرار پروژه CRM باشید، خوب میدانید که اتخاذ یک تصمیم اشتباه میتواند منابع سازمان را بهسرعت هدر بدهد و فاصله شما را از اهدافتان بیشتر کند. به نظر شما در کسبوکارهای امروزی، بهترین روش (Best Practice) برای استقرار CRM، استفاده از کدام یک از ابزارهای بالا است؟
اگر پاسختان این است که “بستگی دارد…”، به نظر شما این تصمیم به چه پارامترهایی بستگی دارد و هرکدام از این ابزارها در چه شرایطی اثربخشتر هستند؟
اگر در این زمینه ایدهای دارید، میتوانید ذیل این نوشته یادداشت کنید.
نوشته: مجید برقی