تغییرات عمیقی در رویکرد شرکتها به مشتریان و خدمت رسانی به آنان رخ داده است:
تغییراتی که طی دو سال گذشته در بازایابی به وجود آمده، بیشتر از تمامی تغییراتی است که در طول بیست سال قبل از آن، در این زمینه شاهد بودیم. فنآوریهای جدید، زمینهساز معرفی محصولات، رسانهها و قابلیتهایی شدهاند که رویکرد سازمانها به مشتریانشان و نحوه برقراری ارتباط با آنها را به کلی دگرگون کرده است. پیچیدگیهای این تغییرات باعث شده که بازاریابها یک گام به عقب بگذارند و روشهای جدیدی را برای مدیریت برندهایشان طراحی کنند.
نقش برندها در آینده:
در سالهای اخیر، بحثهای زیادی درباره نقش برندها در آینده انجام شده است. عدهای معتقدند که فنآوری دیجیتال باعث کمفروغ شدن برندها میشود، زیرا مشتریان به آسانی میتوانند به اطلاعات مورد نیازشان جهت خرید، دسترسی داشته باشند. عدهای دیگر پیشبینی میکنند که در عصر انفجار اطلاعات، نقش برندها به دلیل این که تصمیمگیری خرید را سادهتر میکنند، پررنگتر شود.
موسسه هاروارد، انتظار دارد یک جهش چشمگیر در رویکرد استراتژیک بازاریابی به وقوع بپیوندد. موسسه M&A، به طور قاطع سرمایهگذاری خود را از کسب و کارهای با برندهای معتبر، به کسب و کارهایی منتقل کرده است که رابطهای قوی با مشتریانشان برقرار میکنند.
برندینگ از درون به بیرون:
برند هر سازمان، نتیجه تمامی تعاملهایی است که مردم با آن سازمان دارند و فرقی نمیکند که در چه کسب و کاری باشد. برند، تنها توسط یک کمپین تبلیغاتی ساخته نمیشود، بلکه فرآیندی است شامل تمامی عواملی که به “اعتماد مشتری به سازمان” منتهی میشود. زمان آن فرا رسیده که سازمانها به “اعتماد مشتریان” به عنوان یک بخش یکپارچه از استراتژی کسب و کار توجه نمایند.
مترجم: محمد تیموری
منبع: سایت torbenrick